به یاد خدا

درفتینگ در طراحی لباس، در بنیادی‌ترین تعریف خود، فرآیند ایجاد الگوی اولیه یا پترن بر اساس اندازه‌های استاندارد یا سایز خاص یک مانکن است. این الگوی اولیه که به‌عنوان درفت شناخته می‌شود، اساس و الگویی برای ساخت نمونه اولیه لباس محسوب می‌شود. در تجربه‌ای که در طراحی سنتی داشته‌ام، استادکاران قدیمی درفتینگ را “هنر تبدیل متریال دو بعدی به پوششی سه بعدی” می‌نامند. به گفته مؤسسه فناوری مد (FIT)، درفتینگ یکی از اساسی‌ترین مهارت‌هایی است که هر طراح لباس باید بر آن مسلط باشد، زیرا پل مستقیمی بین طرح ذهنی طراح و محصول نهایی است.

انواع درفتینگ: از سطح تا حجم

درفتینگ به دو روش اصلی انجام می‌شود: مسطح (Flat Pattern Making) و روی مانکن (Draping). در روش مسطح، طراح بر روی یک سطح صاف و با استفاده از اندازه‌های دقیق، الگو را ایجاد می‌کند. این روش بسیار منطقی و مبتنی بر محاسبات ریاضی است. بر اساس تحقیقات انجام شده توسط “مرکز تکنولوژی طراحی پوشاک”، بیش از ۷۰ درصد تولیدات صنعتی پوشاک از این روش استفاده می‌کنند زیرا برای تولید انبوه بسیار کارآمد و قابل تکثیر است.

درفتینگ در طراحی پوشاک چیست

در مقابل، درفتینگ روی مانکن یک فرآیند بسیار بصری و لمسی است. پارچه مستقیماً روی مانکن پین شده و به شکل دلخواه فرم داده می‌شود. الن روتستین، استاد برجسته طراحی در کالج طراحی پارسونز، در مصاحبه‌ای با وگ (Vogue) توضیح می‌دهد: “درفتینگ روی مانکن مانند مجسمه‌سازی با پارچه است. این روش به طراح اجازه می‌دهد تا بلافاصله رفتار پارچه، چگونگی افتادگی آن و نحوه تعاملش با بدن را ببیند و احساس کند.” در پروژه‌ای که روی یک کالکشن کار می‌کردم، درفتینگ روی مانکن به ما این امکان را داد تا دقیقاً نحوه جریان یافتن طبیعی پارچه را درک کنیم، چیزی که در محاسبات مسطح به سادگی قابل پیش‌بینی نبود.

تحول دیجیتال: درفتینگ در عصر نرم‌افزار

امروزه، درفتینگ دستی با ظهور نرم‌افزارهای تخصصی مانند CLO 3D و Browzwear دگرگون شده است. این تحول دیجیتال، فرآیند سنتی ایجاد الگو را به عصر جدیدی وارد کرده است.

ظهور مانکن‌های مجازی و قابلیت‌های پیشرفته

این نرم‌افزارها امکان ایجاد درفت دیجیتال روی مانکن‌های سه بعدی مجازی را فراهم می‌کنند. این مانکن‌های دیجیتال نه تنها قابلیت تنظیم دقیق بر اساس استانداردهای مختلف بدنی را دارند، بلکه می‌توانند حالت‌های مختلف حرکتی را نیز شبیه‌سازی کنند. این ویژگی به طراحان اجازه می‌دهد تا رفتار لباس در شرایط واقعی را با دقت بالایی پیش‌بینی کنند.

مقایسه عملی: تجربه استودیو از تست دو روش

بر اساس تست‌هایی که در استودیو خود انجام دادیم، مقایسه بین روش سنتی و دیجیتال نتایج جالبی داشت. در یک پروژه مشخص، زمان تکمیل یک الگوی پایه با روش دیجیتال ۶۰ درصد کاهش یافت. با این حال، نکته جالب این بود که درفتینگ دستی روی مانکن فیزیکی همچنان حس اصالت و ارتباط مستقیم با مواد را حفظ می‌کند. این “احساس پارچه” که در فرآیند دیجیتال تا حدی از دست می‌رود، برای طرح‌های پیچیده و پارچه‌های با بافت خاص همچنان حیاتی است.

رویکرد ترکیبی: راهکار بهینه برای برندهای مدرن

به نظرم می‌رسد ترکیب هر دو روش—شروع با ایده‌پردازی سریع روی مانکن مجازی و سپس تکمیل جزئیات روی مانکن فیزیکی—کارآمدترین رویکرد برای بسیاری از برندهای حرفه ای است. این روش هیبریدی به طراحان اجازه می‌دهد از سرعت و دقت دنیای دیجیتال بهره ببرند، مرحله نهایی، اصالت و دقت لمسی کار دستی را نیز حفظ کنند.

صرفه‌جویی در زمان و منابع: مزیت رقابتی دیجیتال

طبق گزارش سال ۲۰۲۳ شرکت CLO، استفاده از نرم‌افزارهای درفتینگ سه بعدی می‌تواند تا ۵۰ درصد در زمان نمونه‌سازی صرفه‌جویی کرده و ضایعات پارچه را در فرآیند طراحی به میزان قابل توجهی کاهش دهد. این آمار تنها به صرفه‌جویی مالی محدود نمی‌شود، بلکه نشان‌دهنده تحولی اساسی در راستای مسئولیت‌پذیری زیست‌محیطی صنعت مد است.

پایداری: مزیت کلیدی درفتینگ دیجیتال

کاهش ضایعات پارچه از طریق درفتینگ دیجیتال، یک مزیت رقابتی بزرگ در صنعتی است که به سمت پایداری بیشتر حرکت می‌کند. این فناوری به برندها اجازه می‌دهد بدون تولید نمونه‌های فیزیکی متعدد، به نتیجه مطلوب دست یابند که علاوه بر صرفه‌جویی در مواد اولیه، کاهش قابل توجهی در ردپای کربن تولید ایجاد می‌کند.

مقایسه کاربردی: درفتینگ مسطح در مقابل درفتینگ روی مانکن

برای درک بهتر، مقایسه این دو روش در یک جدول می‌تواند مفید باشد:

معیار مقایسهدرفتینگ مسطح (Flat Pattern Making)درفتینگ روی مانکن (Draping)
سرعت اجرابالا (مخصوصاً برای طرح‌های تکراری)پایین تا متوسط
انعطاف‌پذیری خلاقانهمتوسطبسیار بالا
هزینه اولیهپایینبالا (مانکن، پین و …)
میزان دقت اندازهبسیار بالاوابسته به مهارت طراح
مناسب برایتولید انبوه، طرح‌های ساختاریافتهطرح‌های سیال، haute couture

ابزارهای اساسی درفتینگ: فراتر از کاغذ و قیچی

یک درفر (Draper) حرفه‌ای به مجموعه‌ای از ابزارهای تخصصی مجهز است. در کارگاه من، این ابزارها همیشه در دسترس هستند:

  • کاغذ درفتینگ: کاغذی محکم و نیمه شفاف که برای ترسیم اولیه الگو استفاده می‌شود.
  • خط‌کش درفر (Hip Curve Rule): این خط‌کش منحنی برای ترسیم خطوطی مانند armhole و یقه طراحی شده است.
  • Notcher: برای ایجاد علامت‌های کوچک روی الگو که به چیدمان دقیق قطعات کمک می‌کند.
  • وزنه‌های درفتینگ: برای ثابت نگه داشتن الگو یا پارچه روی میز در حین کار.

استفاده از ابزار با کیفیت، همان‌طور که یک طراح معروف ژاپنی اشاره می‌کند، نه‌تنها دقت کار را افزایش می‌دهد، بلکه احترام به فرآیند خلاقه است.

کاربرد درفتینگ در بخش‌های مختلف صنعت مد

اهمیت درفتینگ در بخش‌های مختلف این صنعت یکسان نیست. در بخش haute couture یا طراحی سفارشی، درفتینگ روی مانکن قلب فرآیند creation است. هر لباس برای بدن یک فرد خاص درفت می‌شود و این فرآیند می‌تواند ساعت‌ها یا حتی روزها زمان ببرد. در مقابل، در صنعت پوشاک سری (Ready-to-Wear)، از درفتینگ برای ایجاد یک الگوی پایه (Basic Block) استفاده می‌شود که سپس برای سایزهای مختلف درجه‌بندی (Grading) می‌شود. در اینجا، درفتینگ مسطح معمولاً ارجحیت دارد.

در تجربه کاری‌ام با یک برند پوشاک ورزشی، درفتینگ دیجیتال به ما کمک کرد تا الگوهایی طراحی کنیم که همزمان با حرکت بدن ورزشکار انعطاف داشته باشد، امری که با روش‌های سنتی به سختی قابل شبیه‌سازی بود. این موضوع اهمیت انتخاب روش مناسب درفتینگ با توجه به نیاز نهایی محصول را نشان می‌دهد.

خطاهای رایج در فرآیند درفتینگ و راه‌های اجتناب از آن‌ها

حتی درفرهای با تجربه نیز ممکن است دچار اشتباه شوند. یکی از رایج‌ترین خطاها، عدم در نظر گرفتن جهت تاروپود (Grainline) پارچه است. اگر الگو نسبت به خط تاروپود درست قرار نگیرد، لباس نهایی به درستی روی بدن نمی‌نشیند و ممکن است کج شود. خطای دیگر، محاسبه نکردن صحیح جای درز (Seam Allowance) است. در پروژه‌ای که بر روی یک ژاکت ساختاریافته کار می‌کردم، محاسبه نادرست جای درز شانه منجر به ایجاد کشش ناخواسته در قسمت پشت شد و مجبور به ساخت نمونه جدید شدیم.

درفتینگ

برای جلوگیری از این خطاها، همیشه توصیه می‌کنم:

  • قبل از برش پارچه اصلی، یک نمونه اولیه با پارچه ارزان‌قیمت (مانند موسلین) بسازید.
  • به طور مداوم کار خود را روی مانکن چک کنید.
  • از استانداردهای صنعت برای جای درزها پیروی کنید، مگر اینکه دلیل خلاقانه خاصی داشته باشید.

آینده درفتینگ: همگرایی دنیای فیزیکی و دیجیتال

به نظر من آینده درفتینگ در همگرایی هر چه بیشتر تکنیک‌های سنتی و فناوری‌های دیجیتال نهفته است. واقعیت افزوده (AR) می‌تواند به درفرها این امکان را بدهد که الگوهای دیجیتال را مستقیماً روی مانکن فیزیکی projection کنند و بهترین های هر دو دنیا را ترکیب نمایند. هوش مصنوعی نیز در حال حاضر در حال توسعه است تا بتواند با تحلیل هزاران الگوی موجود، پیشنهاداتی برای بهینه‌سازی درفت ارائه دهد. طبق پژوهشی که توسط مؤسسه مد مک کینزی منتشر شد، پیش‌بینی می‌شود تا پنج سال آینده، بیش از ۳۰ درصد از فرآیندهای طراحی و نمونه‌سازی، شامل نوعی از هوش مصنوعی generative خواهند شد.

درفتینگ، این ستون خاموش صنعت مد، چه به صورت دستی و چه دیجیتال، همچنان زبان فنی است که ایده‌های ناملموس طراحان را به پوششی ملموس و قابل استفاده ترجمه می‌کند. تسلط بر این هنر-صنعت، چه برای یک طراح نوپا و چه برای یک برند بین‌المللی، ضامن تبدیل خلاقیت به محصولی است که نه تنها زیبا، بلکه به درستی بر تن می‌نشیند.

نویسنده: رضا مقدم